در اوايل سال 1990 اولين موتورهاي جستجو کار خود را آغاز کردند؛ بعضي از محبوبترين آنها Infoseek،Alta Vista و Yahoo بودند.در آن زمان مردم موتورهاي جستجو را به ديد يک ليست فهرست شده نگاه ميکردند که همانند صفحه زرد، سئو اوليه بر اساس حروف الفبا انجام ميشد. در اين ليست صفحاتي همچون AAA در بالاي اين ليست وجود داشتند.
با رشد مداوم اينترنت موتورهاي جستجوي جديدتري ظاهر ميشدند که از الگوريتمهاي رتبهبندي پيچيدهتري استفاده ميکردند. اين الگوريتمها با معيار تراکم کلمه کليدي ( تعداد دفعاتي که يک کلمه کليدي يا يک عبارت در يک صفحه استفاده شده تقسيم بر تعداد کل کلمات صفحه) و برچسبهاي شبيه key-words براي فهم محتويات وب سايتها استفاده ميکردند. به دنبال اين رشد سئوبراي بيشتر ديده شدن سايتها فعاليت خود را شروع کرد. با توسعه رتبهبندي صفحات توسط موتورهاي جستجو، مهندسين سئو به دنبال پيدا کردن راههايي جهت تاثيرپذيري در رتبه بندي اين موتورها چه با استفاده از روشهاياخلاقي و چه غير اخلاقي روي آوردند.
يک مقاله که توسط نيويورک تايمز در نوامبر سال 1996 چاپ شد راجع به توسعهدهندگان وب صحبت کرد که براي قرار گرفتن در بالاي صفحه نتايج جستجو از روشهاي غير اخلاقي سئو استفاده ميکردند. اين مقاله توضيح ميدهد که چگونه توسعهدهندگان وب به راحتي يک سايت را به همراه کلمات کليدي ويژه که معمولا در پشت گرافيک سايت پنهان شده است، بارگذاري ميکنند که در نتيجه موتورهاي جستجو اين کلمات کليدي را شمارش کرده و رتبه بندي سايت را افزايش ميدهند.
همان طور که گفته شد بدست آوردن رتبهبندي بالا براي کلمات کليدي خاص در اوايل کار خيلي راحتي نسبت به امروز بوده است. با بکار گيري روشهاي غير اخلاقي در آن زمان قرار گرفتن در بالاي ليست نتايج جستجو تضمين شده بود. امروزه الگوريتمهاي موتورهاي جستجو پيچيدهتر شدهاند و خيلي سخت است که مهندسين بهينهسازي بتوانند موتورهاي جستجو را دستکاري کنند، البته اين بازي موش و گربه بين مهندسين سئو و موتورهاي جستجو امروزه نيز وجود دارد و ادامه پيدا خواهد کرد.
سئوکار