موفقیت در کار و زندگی با برقراری ارتباط مؤثر
تفاهم
تفاهم، حالتی بین دو یا چند نفر است که موجبات تأثیرگذاری و هماندیشی را فراهم میسازد و بهطور معمول زمانی بهوجود میآید که:
- با یک یا چند نفر، در روند همکاری و تشریک مساعی برای رسیدن به یک هدف مشترک، قرارداشته باشید.
- در یک حالت روحی- روانی و یا بهاصطلاح طول موجی باشید که طرف مقابلتان هم در آن حالت یا وضعیت قرار داشته باشد.
- آهنگ و نحوهی صحبتکردنِتان با مخاطب، در یک سطح یا نزدیک به هم بوده باشد.
- شما و مخاطبتان تا آنجا که مقدور است، دنیا و شرایط محیطی را بهصورتی مشابه یا نزدیک به یکدیگر بنگرید.
- یک چیز مشترک (زبان، ملیت، مذهب، علایق ورزشی و...) بینتان وجود داشته باشد.
- از ذهنیتی مشابه یا نزدیک به یکدیگر برخوردار باشید.
بهمنظور برقراری رابطهی صمیمانه و نزدیک با دیگران، راهکارهای مختلفی وجود دارد ازجمله اینکه با دیگری، در چیزی یا چیزهایی، دیدگاه نزدیک یا مشابه داشته باشید. رسیدن به این هدف، بسیار آسان است؛ کافیست روحیهای قابل انعطاف داشته باشید و بتوانید برای مدت کوتاهی، از دنیایی که برای خود ساختهاید، خارج شوید و به جهانی پا بگذارید که دیگری یا دیگران، در آن زندگی میکنند. یکی از بزرگترین اشتباهات ما، این است که تصور میکنیم بقیهی مردم هم همانطور به جهان نگاه میکنند که ما مینگریم. در ارتباطات اجتماعی، هیچ روش واحدی برای درستنگریستن به جهان و اجتماع وجود ندارد. هرچند شما همواره میبینید در مغازهها یا فروشگاهها شعار «حق، همیشه با مشتریست» نوشته شده ولی درحقیقت این جمله، بیشتر یک خوشآمدگویی به مشتریان است. اگر در روابط اجتماعی و خانوادگی، فردی خود را محق کامل و دیگری را دچار اشتباه واضح تصور کند، هرگز مذاکره یا مشاوره، معنی و مفهوم پیدا نمیکند.
هدف از تفاهم، این است که دو نفر به دیدگاه و نتیجهی مشترکی برسند، نه اینکه یکی بخواهد به دیگری ثابت کند که حق با او بوده و هست!
راهکارهای رسیدن به تفاهم:
بهمنظور برقراری رابطهی نزدیک و رسیدن به تفاهم با طرف مقابل، در زیر راههایی پیشنهاد میگردد:
- اگر شما در مذاکره قابل انعطاف باشید، خیلی راحتتر میتوانید در ارتباط شغلی، زندگی و... به تفاهم برسید. اگر در یک مذاکره به این نتیجه رسیدید که تفاهم، بهعلت پافشاری شما روی دیدگاههایتان به خطر میافتد، به انعطافپذیری بیشتری فکر کنید. هدف مذاکره، تنها بحثکردن نیست، بلکه رسیدن به دیدگاه مشترک یا نزدیک به یکدیگر میباشد.
- زمانیکه دو نفر در یک موضوع یا مطلب به تفاهم برسند، در بسیاری از افکار و رفتارهای دیگر هم بهسادگی به تفاهم میرسند. برعکس، دو نفری که در وضعیت سوءتفاهم یا لجاجت و دشمنی قرارگرفتهاند، حتی حرفها و عقاید ساده و بدیهی یکدیگر را نقد کرده یا مورد مخالفت قرارمیدهند، هرچند صحت و حقانیت آنها برایشان واضح و روشن بوده باشد.
- برای اینکه در ایجاد و استمرار حس تفاهم مهارت پیدا کنید، باید این قابلیت را داشته باشید که نسبت به مطالب و اطلاعاتی که دیگران در اختیار شما میگذارند، حساس، بینا و دقیق شوید و سریع و متناسب با اطلاعاتِ کسبشده، اقدامات عملی خودتان را با نهایت انعطافپذیری، در راستای همنوایی و برقراری ارتباط نزدیک با آنان بهکار برید.
- در گذر زمان، با فراگیری زبانِ بدن، میتوانید با دقت در حرکات بدن، ژستها و نحوهی صحبتکردن دیگران، بیشتر از حرفهای آنان پی به نیات و عقایدشان ببرید. این کار، مهارت باارزشیست که بر اثر دقت و تیزبینی، در کنار مطالعه بهدست میآید.
تجزیه و تحلیل عوامل تأثیرگذار در ارتباط مؤثر
زمانیکه از نحوهی ارتباط مؤثر با دیگران صحبت میشود، ذهن ما متوجه موضوعاتی میشود که بهصورت کلامی، مذاکره، صحبت و یا رد و بدل جملات بین دو نفر صورتمیگیرد، درحالیکه تحقیقات متعدد و دقیق آماری، سه عامل مؤثر در این فرآیند را به اینصورت معرفی میکند:
1) تأثیر کلمات، عبارات و مطالب بیانشده: 7درصد
2) زبان بدن (حرکات بدن، دستها، چشمها و...): 55درصد
3) آهنگ، ظرافت و طنین صحبتکردن: 38درصد
در بانکها، فروشگاهها، دفاتر فروش بلیط هواپیما، ادارات، شرکتها و... درحالیکه مدیران و تصمیمگیران سالمند، در دفترهایشان بسیار جدی بوده و دور از چشم مشتریان و بهاصطلاح اربابرجوع قراردارند، در خط اول ارتباط با مراجعان، افرادی جوان، مؤدب، شاداب، باحوصله، برازنده و با لحن صدایی زیبا و آرامبخش را قرارمیدهند.